درباره يك عوام فريب با كلمه كليدي «رفراندم»/ آيا كشورها مدام همه پرسي برگزار مي كنند؟
البته اين بدان معنا نيست كه همه پرسي در كشورهاي جهان برگزار نخواهد شد. بلكه به اين معناست كه هيچ كشوري در دنيا مسائل عمومي خود و همچنين مسائل مختلف ملي را از اين طريق تعيين نمي كند.
اين موضوع به حدي در ميان انديشمندان علوم سياسي و سياستمداران بين المللي پذيرفته شده است كه هيچ ارتشي حاضر به برگزاري رفراندوم براي تعيين نوع دولت جديد پس از انقلاب و تغيير ساختار حكومتي نشده است.
البته اين قاعده يك استثنا دارد: جمهوري اسلامي ايران با برگزاري همه پرسي براي تعيين نوع حكومت; آن هم در كمتر از دو ماه پس از پيروزي، يعني هيچ كشوري در هيچ دوره تاريخي حتي قانون اساسي خود را به رفراندوم نداده است. موضوعات و موضوعات ديگري كه جاي خود دارد.
بنابراين اساساً دليل وجود مفهوم رفراندوم و اجراي آن در برخي كشورها و همچنين وجود اين موضوع در قانون اساسي ايران چيست؟
نمونه هاي اخير رفراندوم در برخي از كشورهاي جهان مربوط به مسائل تأثيرگذار در زندگي عمومي است كه از طريق انتخابات محقق نمي شود. در اين زمينه مي توان به همه پرسي جدايي بريتانيا از اتحاديه اروپا يا همان برگزيت اشاره كرد. كانديداي نخست وزيري در انتخاباتي قول داد در صورت پيروزي در اين مورد - كه خارج از اختيارات نخست وزير است - همه پرسي برگزار كند.
جالب اينجاست كه بسياري از كساني كه در اين رفراندوم راي مثبت دادند، اكنون از اقدام خود پشيمان هستند و اين موضوع را تحت تأثير فضاي عمومي آن زمان ارزيابي مي كنند. اين دقيقاً همان نقطه منفي رفراندوم است كه اجازه مشاركت همه افراد با قدرت تحليل بالا را نمي دهد.
در واقع راه حل انتخابات به عنوان راه حلي معقول و منطقي در قوانين كشورهاي مختلف براي پرهيز از لزوم برگزاري همه پرسي - كه فضاي داخلي كشور را در التهاب افكار عمومي با سطوح مختلف تحليل درگير مي كند - قرار داده شده است. يعني كسي براي حل مشكلات اقتصادي يك كشور رفراندوم نميكند، بلكه به برنامههاي يك كانديداي رياستجمهوري راي ميدهد.
اين موضوع مورد تاييد همه انديشمندان و سياستمداران جهان قرار گرفته است تا جايي كه انگليس با وجود نص صريح قانون اساسي اجازه برگزاري همه پرسي خروج اسكاتلند از اتحاديه بريتانيا را بيش از يك بار نداد و همين موضوع باعث استعفاي نيكولا استورجن شد. ، اولين وزير محبوب اسكاتلند. او جاي خود را ترك كرد.
مثلاً انتخابات رياست جمهوري با راي مستقيم مردم برگزار مي شود تا مشكلات عمومي و مسائل كلان كشور توسط منتخبان مردم پيگيري شود. اگر قرار بود براي هر موضوعي رفراندوم برگزار شود، منطق و فلسفه داشتن سمتي مثل رياست جمهوري و برگزاري انتخابات براي تعيين رئيس جمهور زير سوال مي رفت.
رفراندوم در كشورهاي مختلف فقط براي مسائل اساسي مرتبط با منافع ملي برگزار مي شود
منطق اصلي سياستمداران بينالمللي در عدم اتكا به مفهومي مانند رفراندوم براي مسائل مختلف كشور بر اين است كه افكار عمومي با جريانهاي رسانهاي قابل هدايت و انحراف است و به دليل عدم امكان بررسي قدرت تحليل هر يك از شركتكنندگان. در همه پرسي ممكن است دست زدن به چنين اقدامي منجر به فاجعه اي براي منافع ملي يك كشور شود. درست مثل بركسيت.
همچنين نگاهي به وضعيت برخي كشورها - از جمله شيلي، اكوادور، اروگوئه و ونزوئلا - كه بارها همه پرسي برگزار كرده اند، نشان مي دهد كه اين موضوع تا چه اندازه زمينه ايجاد تنش سياسي در كشور را فراهم مي كند و چيزي جز بي ثباتي و برهم زدن اوضاع به ارمغان نمي آورد. فرآيند. زندگي عادي عموم مردم وجود ندارد. اساساً برگزاري مستمر همه پرسي در موضوعات مختلف عمومي يكي از راهبردهاي كشورهاي غربي براي ايجاد بي ثباتي و عدم تأمين منافع ملي در كشورهاي مخالف است.
به طور خلاصه بايد تأكيد كرد كه اولاً جمهوري اسلامي ايران پيشرفته ترين نظام در استفاده از مفاهيم مردم محور مانند انتخابات و رفراندوم است و ثانياً اين يك باور عمومي در همه كشورهاي جهان است. جهاني كه ابزاري به نام رفراندوم اگر در جاي مناسب خود استفاده شود. در صورت عدم استفاده، نه تنها رضايت و رضايت مردم را به دنبال نخواهد داشت، بلكه آسيب جدي به آن وارد مي كند.
در پايان بايد تاكيد كرد كه اگر هدف از برگزاري همه پرسي حل مسائل و مشكلات بين المللي است، موضوع سرزمين هاي اشغالي و جناياتي كه اسرائيل در حق مردم فلسطين مرتكب شده است، مهمترين و اصلي ترين موضوع براي مردم فلسطين است. برگزاري همه پرسي به منظور تعيين حاكميت در اين منطقه كه بارها مورد تاييد ايران نيز قرار گرفته است.
برچسب: ،